P1
بلاخره اومدم با پارت اول:)
یکم فعلا چیز هاش فرعیه و زیاد داستان نیست و پارت دوم بیشتر شروع میشه :)
از زبان ژولین:
سلام من ژولینم و 16 سالمه و یه بوی فرند دارم یه اسم تام :)
از زبان روزالین:
سلام من روزالینم و 16 سالمه:)
از زبان تام:
سلام من تامم و 16 سالمه و یه گرل فرند دارم به اسم ژولین :)
از زبان ژولین:
امروز بعد از یه تعطیلات خسته کننده دوباره میریم مدرسه و دوباره دوست هام رو میبینممممم(بله هر سه این تن مثل خودم از مدرسه خوش شون میاد)
من و روزالین و تام همسایه بودیم پس هماهنگ کردیم تا باهم بریم مدرسه
وقتی رفتم هر سه مون باهام از در خونه مون در اومدیم
وقتی هم رو دیدیم خندیدیم و منم با یه دستم دست تام و با یه دستم دست روزالین رو گرفتم و به سمت مدرسه راه افتادیم
وقتی رسیدیم هم مون رفتیم تک تک دوستامون رو بغل کردیم و رفتیم سر کلاس مون
من و تام کنار هم میشینیم و روزالین هم کنار یکی از دوستاش که اسمش ماریلا (میدونم زیاد شنیدین ولی اسم دیگه ای به ذهنم نرسید)
(مشخصات ماریلا: موهایی قهوه ای روشن داره و موهاش هم صاف و باز هستن و چشم هایی عسلی داره)
رفتیم نشستیم و معلم اومد شروع کرد درس دادن....
(بعد از مدرسه)
مدرسه تموم شد و برگشتیم خونه هامون
رفتم که یکم بخوابم بعدش روی درس هام کار کنم
وقتی خواب بودم یه خواب عجیبی دیدم
که یه زنی که شبیه مادرم بود ولی انگار مادرم نبود بهم میگفت (نکته: ژولین فکر میکنه که مادرش نیست خود مادرشه) :
ژولین تو برگزیده هستی
باید کار های بزرگی انجام بدی
امیدوارم موفق بشی
و رفت عقب و ناپدید شد و منم از خواب پریدم.......
بلند شدم یکم آب خوردم و درس هام رو خوندم و درباره خوابم فکر کردم.....
(صبح روز بعد توی مدرسه)
زنگ تفریح بود و درباره خوابم به روزالین و تام گفتم
روزالین: منم شبیه همین خواب دیدم فقط اون زنی که گفتی مثل تو شبیه مادرم بود......
تام: منم مثل شما دو تا فقط من مرد بود و شبیه پدرم بود......
گفتم: خیلی عجیبه امیدوارم بفهمیم..........
گفتن: امیدوارم.......
آنچه خواهید دید:
- این بار خواب عجیب تری دیدیم......
- دلم میخواد واقعا بفهمم معنی این خواب ها چیه
- بیاید یه فیلم از مارول ببینیم
- من کی هستم؟..........
- اکنون افسانه جدیدی آغاز خواهد شد......
خب تمومه:)
دفعه بعد بیشتر میزارم:)
به نظرتون چی شده؟چرا این خواب ها رو میبینن؟
تو کامنت ها بگین
شرط پارت بعد: 5 کامنت و لایک
بایی:)
